جوانی نزد شیوانا رفت و گفت "مدتی است دلبسته دختری شدهام اما از آن جای که هنوز به حقیقت این عشق ایمان کامل ندارم به او نزدیک نشدهام اما از یک نکته هراس دارم آن این است که آن دختر همین رفتاری که با من دارد با دیگری هم داشته باشد همین نگاه ها همینلبخندها و...! ای بزرگ تو بگو چگونه میتوانم به این هراس پاسخی قانع کننده بدهم ؟ و چگونه میتوانم باور کنم که او جفت من است یا اینکه ...؟ شیوانا بعد از اندکی تامل در پاسخ گفت"
آنکس را که دوست دارید آزاد بگذارید ...اگر متعلق به تو باشد به پیش تو باز میگردد ...وگرنه از اول هم بری تو نبوده است .
نظرات شما عزیزان: